ما لکه ننگیم ...
پنجشنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۴، ۰۹:۱۶ ق.ظ
هر جا سخن از اوســـت، چرا پایه نبودن
هر جا که گناه است، چرا پا نکشــیدن
شرمنده ام از عمــــر که شد وقف دو غفلت
از غیـــــر کشیــدن، غــم آقــــا نکشیدن
ما لکه ننگیم، خودمان خواسته بودیم
تــب داشتن و ناز مداوا نکشیدن
حیف است در این فاطمیه روضه گرفتن
اما ز جگر ناله زهــــــــــــرا نکشیدن